تشکرازعموهاوخاله ها

سلام

ازهمه شماخاله هاوعموهای مهربون که اومدین

وبلاگمودیدین وبرام نظرای خوب گذاشتین تشکرمی کنم

ببخشیدکه نتونستم

به همتون جواب بدم آخه مامان گفته ازچهارشنبه تاجمعه

یک ساعت وقت دارم به وبلاگم سربزنم

من نمی دونم تواین یک ساعت تایپ کنم یاجوابتونوبدم

نظرزیادبود  منم هنوزخیلی را ه نیافتادم

مامانی هم می گه خودت باید کاروبلاگتوانجام بدی من فقط

اشکالاتورفع می کنم .

خاله وعموهابرام دعاکردن موفق بشم دستتون دردنکنه

سه تااز عموهاگفتن درس بخون چشم ممنونم که نگران هستید

قانونای مامان وبابانمی ذاره من ازدرسام  فراموش کنم

می دونن دوست دارم دندانپزشک کودکان بشم همش می گن

اگه می خوای بهش برسی بایدازالان خوب بخونی .

یک عموهم گفته زبانت راخوب یادبگیرچشم

من عاشق زبانم  مامان هرچی گفت بادرسای

مدرست قاطی می شه برات سنگینه نتونستم ازش دست

بردارم به خاطرعلاقه من، داداشی انگلیسی دوست داره

وازروی کتابام تودفترش حروف تقلیدمی کنه اون فقط 4سالشه

.پس من فقط جمعه ها داستانای وبلاگموجدیدمیکنم.وشعرایی

که خودم گفتم-قصه های من وداداشی -منو مامانی

وبابایی-اگه مامان وبابااجازه بدن عکسم می زارم .......بازم

ازشماخاله هاوعموهای خوبم متشکرم

همتونودوست دارم